نوشته‌ها

قبل از اینکه به بررسی این نوع طرحها پرداخته شود، اشاره به چند نکته ی مهم ضروریست:

 باید در پروژه های برقی کردن خطوط ریلی، مشکلات اساسی صنعت برق کشور در سال 1400 به شرح زیر حتماً لحاظ شود:

 حدود 1300 ریال بودن قیمت تمام شدهی برق به ازای هر کیلووات ساعت در سال 1399 ،بدون لحاظ سوخت

عقب افتادگی 30 درصدی تعرفه نسبت به قیمت تمام شدهی برق.

 میزان بدهکاری 400 هزار میلیارد ریالی و کسر بودجه 150 هزار میلیارد ریالی این صنعت.

 در مدار قرار گرفتن فقط 500 مگاوات ظرفیت جدید در بخش انرژیهای نو.

 لزوم سرمایه گذاری 100 هزار میلیارد ریالی )در بخشهای توزیع، فوق توزیع، انتقال( که با

لحاظ درآمدهای فروش انشعاب، با کسری 50 درصدی منابع روبروست.

 به سمت بورس رفتن صنعت برق به سبب ضعف نقدینگی و کسریهای بودجه و طبعاً وارد صحنه شدن مالکین خرد.

موارد فوق نشان میدهد که در محاسبات پروژه های برقی کردن خطوط به هیچ عنوان نمی بایست دچار خوشبینی محاسباتی گردید. زیرا او لً صنعت برق با کسری بودجه و درآمد از یک طرف و بدهی کلان از طرف دیگر مواجه است. ثانیاً توان سرمایه گذاری به جز از طریق اجرای پروژهها به صورت epcf یا فروش اموال در بورس را ندارد. ثالثاً قیمت تمام شدهی واقعی آن بسیار بالست. بنابراین برای هر پروژهی برقی کردن خطوط، به نظر میرسد که چاره ای جز تأمین برق مستقل نیست. اینکار علاوه بر هزینه های سنگین، در مناطق کوهستانی خود یکی از مشکلات اصلی اجرایی میباشد.

 هم اکنون راه آهن ایران به جز خط جلفا تبریز آذر شهر، خط برقی دیگری وجود ندارد و لذا تقریباً در ابتدای راه برقی کردن شبکه ی ریلی است. بنابراین راه آهن باید از هم اکنون با انجام مطالعات دقیق درامر انتخاب فناوری مناسب  با لحاظ وضعیت هزینه های نگهداری و نحوهی انتقال فناوری  کمال دقت را بنماید. زیرا پس از گذشت سالها از اجرا، برگشت از راههای اشتباه طی شده، بسیار هزینه بر خواهد بود.

 در امر برقی کردن، فقط به عبور قطارهای سریع مسافری اندیشیده نشود. بلکه حرکت قطارهای باری با سرعت متوسط  بین 100 تا 130 کیلومتر بر ساعت  در این مسیرها نیز مد نظر قرار گیرد.

 در امر برقی کردن خطوط، نوع فناوری مورد استفاده فوق العاده مهم است. از یک طرف خرید از کشورهای مختلف و تنوع فناوریها موجب کمتر شدن میزان وابستگی به یک نوع فناوری یا یک شرکت سازنده می شود و از طرف دیگر، خرید از یک کشور خاص و وحدت فناوری، سبب صرفه جویی درهزینه های نگهداری و همچنین تسهیل در انتقال فناوری مربوطه میگردد.

 بهتر است به منظور تأمین حداکثر منافع ملی، به هنگام عقد قراردادهای برقیکردن خطوط، حتماً یک شرکت معتبر ایرانی )در این مورد خاص مثلاً شرکت مپنا( به عنوان مشاور ناظر یا همکار، با شرکت خارجی مشارکت داشته باشد.

در مورد شبکه ی بال سری برقی باید اولً حتیالمقدور از آخرین فناوری های روز استفاده شود. ثانیاً با سیستمهای علائم و ارتباطات موجود راه آهن کمترین تداخل نامطلوب را داشته باشد.

 در امر برقی کردن، کل طرح به صورت یک مجموعه دیده شود. یعنی موضوع سرمایه گذاری برای نیرویکشش و واگنهای مسافری نیز کاملاً مورد ملاحظه قرار گیرد. الزام است که به هنگام انعقاد قراردادها، حتماً موضوع نظام تعمیرات و نگهداری و همچنین نحوه و مدت پشتیبانی پس از فروش و نصب تجهیزات گنجانده شود.

 

نویسنده : سید منصور محمودی