بررسی وضعیت ظرفیتهای ترانزیت موجود با این فرض صورت میگیرد که شرایط تحریم و همچنین بحران اخیر کرونا در ایران وجود نداشته باشد. زیرا در حال حاضر این تحریمها تمامی شرکتها را ملزم میکند که با شرکتهای تحت تحریم رابطهی اقتصادی نداشته باشند، در غیر این صورت خود نیز مشمول تحریم واقع میشوند. فهرست بلند بالایی از این شرکتهای تحریم شده توسط آمریکا در اختیار کلیهی دولتها و شرکتهای بینالمللی بزرگ تا کوچک قرار داده شده است. با وجود این تحریمهای سخت، هیچ یک از دولتها و شرکتهای بینالمللی تمایل ندارند که مشمول تحریمهای طولانی مدت شده و منافع خود را فدای سودهای مقطعی کنند.
از دیگر مشکلات همیشگی راهآهن، در ارتباط با بنادر کشور است. با وجود قرارداشتن دو شیوهی حملونقل در یک وزارتخانهی مشترک، مشکلات راهآهن در رابطهی با بنادر ایران زیاد است:
-
- اکثر اسکلههای بنادر ایران با محوریت کامیون و تریلر طراحی شدهاند. برای انتقال مستقیم کالاهای کشتی به قطار، کوششهای 40 ساله به نتیجهی مطلوبی نرسیده است. بنابراین هم اکنون فرایندهای سه گانه ی: تخلیهی بار از کشتی به کامیون یا تریلر، حمل به انبار یا بارانداز و توقف چند روزه در آنجا، سپس بارگیری مجدد به قطار، بسیار وقت گیر و پرهزینه است.
- از دلایل عدم تمایل سازمان بنادر برای رفع این مشکل، موضوع درآمدزایی انبارداری است. زیرا یکی از مهمترین منابع در آمدی بنادر ایران، عمدتاً بر انبارداری متمرکز است. بنابراین تمایل زیادی وجود دارد که به هر ترتیب بارها تا حد ممکن در انبارها و باراندازها متوقف باقی بمانند. در بنادر کشورهای پیشرفته، تعرفههای حاصل از انبارداری و تخلیهوبارگیری برای سازمانهای ذیربط بسیاراندک تنظیم شده تا بنادر بیشتر به درآمدهای حاصل از افزایش تعداد کشتیهای پهلو گرفته در بنادر توجه نمایند.
- بعضی از بنادر ایران برای تخلیهوبارگیری محمولات ترانزیتی ریلی مهیا نیستند و راهآهن ترانزیت در رقابت با حمل جادهای با معضلات بیشتری روبروست. ضمن اینکه بنادر شمالی ایران فاقد شناورهای لازم (اعم از ملکی یا استیجاری) برای انجام کشتیرانی مورد نیاز بازرگانان کشور در پهنهی این دریاچهی بزرگ هستند.
- مراحل دیوانسالاری در گمرکات ایران بسیار سخت و طولانی است. تعداد گمرکات، کارکنان مربوطه و شیفتهای کاری به نسبت حجم حملونقل به ویژه ترانزیتی محدود است. گمرکات کشور از انعطاف پذیری کمی برخوردار است و در آن الزامات مربوط به نظامهای پیشرفتهی لجستیکی و ترانزیتی به رسمیت شناخته نمیشود. ضمن اینکه اکثر گمرکات به دستگاههای پیشرفته پرتونگاری برای مشاهده و کنترل محمولات درون کانتینرها و وسایل نقلیه (تریلر یا واگن)، مجهز نمی باشند.
راهآهن ایران فاقد ظرفیتهای لازم برای حمل بارهای انبوه ترانزیتی است:
-
- کمبود تجهیزات تخلیهوبارگیری در مبادی و مقاصد بار، یکی از گلوگاههای مهم حملونقل ریلی است. ضمن اینکه برای سرمایهگذاری در این امور، موانع بزرگی سد راه مشارکت بخشخصوصی است.
- اصولاً امر ترانزیت در جهان به سمت کانتینری شدن حرکت میکند. واگنهای موجود راهآهن برای حمل کانتینرها طراحی نشدهاند. تعداد واگنهای قابل اختصاص به این امر نیز بسیاراندک است.
- در شرایط غیر تحریمی و غیر کرونایی، ظرفیت تعدادی از خطوط ترانزیت موجود حتی تکافوی نیازهای داخلی را هم نمی دهد. تنها دالان ترانزیتی شمالی- جنوبی ریلی، یعنی سرخس- بندرعباس نیز پس از اتصال شبکه ریلی به معادن سنگان، فاقد ظرفیت کافی ترانزیتی شده است.
- در بسیاری از نقاطی که به طور بالقوه تقاضای حمل ترانزیتی وجود دارد، اصولاً شبکهی ریلی به دالانهای ترانزیتی بینالمللی متصل نیست.
- اغلب مسئولین راهآهن حسب سابقهی تاریخی، دیدگاههای تک بعدی اداری- فنی دارند و توجه چندانی به بازرگانی خارجی نمینمایند. ضمن اینکه در امر احداث خطوط جدید یا دوخطهکردنخطوط موجود، به جای توسعهی دالانهای ترانزیتی بینالمللی و بهبود ظرفیتهای لجستیکی، به رفع فشارهای سیاسی میاندیشند.
- تعرفههای حمل ریلی به تناسب دالانهای ترانزیتی رقیب، انعطاف کافی نداشته و به موقع تنظیم نمیگردد.
با توجه به موارد فوق، به نظر میرسد که راهآهن ایران حتی پس از رفع تحریمها و گذر از بحران کرونا نیز هیچگونه فرصت رقابتی برای حضور موفق در حوزهی ترانزیت بینالمللی ندارد. برای ورود به این صحنهی پیچیده، باید اصلاحات گستردهای در همهی ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری صورت پذیرد. چند دههی قبل چنین انگاشته میشد که کشورهای تازه مستقل شدهی شمالی ایران ترانزیت که به آبهای آزاد راهی ندارند، وابستگی زیادی به سایرین خواهند داشت. اما با توجه به سیر تحولات گستردهی سیاسی- جغرافیایی دو دههی اخیر، امروزه آنها با انجام سیاستهای راهبردی توانستهاند در حوزهی تجارت بینالملل از موقعیت مستحکمتری نسبت به سایر کشورها برخوردار شوند. امروزه بسیاری از آنها قادر شده خود را در مسیر دالانهای ترانزیتی شرقی- غربی بینالمللی متصل کنندهی بازارهای چین و اروپا قرار دهند.
خاطر نشان میسازد مدیران کشور روسیه با وجود تحمل برخی از تحریمهای اعمال شده از سوی کشورهای غربی، هیچگاه ناامید نشده اند. آنها برای فعالکردن و توسعهی راهآهن سراسری خود به عنوان یک دالانهای ترانزیتی بینالمللی و مشارکت گسترده در امر بازرگانی جهانی از طریق انتقال کالاهای ترانزیتی بین دو بازار بزرگ اروپا و شرق آسیا را امری راهبردی میانگارند و طی بیست ترانزیت سال گذشته در این رابطه سرمایه گذاریهای زیادی کرده و اقدامات گستردهای را به عمل آوردهاند. بهبود بازرگانی خارجی، اصلاحات بوروکراتیک و سرمایهگذاریهای مداوم موجب کاهش مستمر مدت و تعرفههای حمل ریلی و افزایش ظرفیتها و گستردگی نوع محمولات شده است.
موضوع مهم اینست که آیا چنین دالانهای ترانزیتی بینالمللی ترانزیت از اهمیت اقتصادی- سیاسی کافی برخوردارند یا خیر؟ اگر برخوردارند، چرا رفع گلوگاهها و احداث قسمتهای ساخته نشدهی ذیربط هرگز جزء اولویتهای بالای راهآهن ایران قرار نگرفته است؟ شاید دلیل آن را باید در اهداف توسعه شبکهی ریلی ایران جستجو نمود که احتمالاً درست تعریف نگردیدهاند.