نوشتهها
در تجارت جهانی، چهار عامل هزینهای عمده، معروف به (4T ) به شرح زیر وجود دارند(شکل زیر):
هزینههای مبادلهای (Transaction costs)- هزینههایی است که به نسبت نرخ تبادل اقتصادی موجود در پس تجارت مربوطه، ایجاد میشوند و شامل جمع آوری اطلاعات، مذاکره کردن، به اجرا گذاردن قرارداد، تراکنشهای مالی مانند تسعیر ارز و باز کردن L/C میباشند. البته مبادلاتی که در یک شرکت بزرگ انجام میگردد، معمولاً کمتر از مبادلاتی است که بین چند شرکت صورت میپذیرد. البته با آمدن تجارت الکترونیک، این نوع هزینه ها به طرز قابل توجهی کاهش یافته است.
هزینههای تعرفهای و غیرتعرفهای (Tariffs and non-tariffs costs )– شامل حقوق گمرکی و عوارض بازرگانی است که دولتها بر جریان تجارت اعمال میکنند. این موارد میتوانند بر اساس تجارت محصولات (از جمله کالاهای کشاورزی، محصولات ساختهشده، مواد نفتی و غیره) برقرار گردند، یا اینکه استانداردهای الزامی برای ورود به یک بازار خارجی رعایت شوند. انواع گوناگونی از توافقنامههای دو یا چند جانبه، موجب تنزل تعرفه ها میشوند. موانع غیرتعرفهای شامل مقررات مشهود و غیر مشهود جلوگیری کننده از ورود کالاهای خاص خارجی، رفتارهای تبعیض آمیز، تشویق علنی ملت به نخریدن اجناس خارجی از جمله موانع غیر تعرفهای هستند که از طرف سازمان جهانی تجارت، غیرقابل قبول به شمار میآیند. در صورت اثبات هر یک از موارد مزبور، عضو متخلف ضمن پرداخت جریمه، مجبور به باز کردن بازار خود میشود. رعایت استانداردهای به رسمیت شناخته شدهی جهانی (مانند ISO)، به کارگیری موانع غیر تعرفهای را محدود میسازد.
هزینههای حملونقل (Transportation costs)- کل هزینههای ارسال کالا از مبدأ تولید به مقصد مصرف را در بر میگیرد. نوآوریهایی چون کانتینری کردن، حملونقل ترکیبی و صرفهی در مقیاس باعث کاهش شدید هزینههای حملونقل و راه آهن میشوند.
هزینههای زمان (Time costs)- هزینههای مرتبط با تأخیرات در فاصلهی زمانی مرحلهی سفارش تا رسیدن کالا به خریدار را در بر میگیرد. تجارت جهانی در مسافات طولانی، معمولاً با تأخیرات زمانی ناشی از بازررسی گمرکات نیز همراه است. راهبردهای مدیریت زنجیرهی تأمین میتواند محدودیتهای زمانی حمل را توسط کنترل انبارداری، بستهبندی، مدیریت تدارکات و حسابداری انبار تنزل بخشد
در نمودار زیر آثار اقتصادی سرمایهگذاری در زیرساخت حملونقل نشان داده شده است. این نوع سرمایهگذاری، موجب بهبود ترابری میشود که به نوبهی خود بر ظرفیت، بازدهی و قابلیت اعتماد اقتصادی میافزاید. در این حالت، هزینهها و مدت حملونقل کمتر شده و کسب و کار رونق گرفته و گسترش مییابد. مجموع این عوامل باعث بهبود بهره وری کل اقتصاد شده و این نیز به نوبهی خود بر بازارهای کار و کالا تأثیر میگذارد. نتیجهی اصلی نیز نخست در سطح رقابت پذیری ملی و در نهایت رشد اقتصادی نمایان میگردد.
حملونقل جادهای ایران همچون سایر امور، پیشگام در بهره برداری از نظام لجستیک در کشور است و به دهها مورد از این نوع مناطق متصل است و از موقعیت آنها بهره برداری میکند. متأسفانه در حال حاضر مدیران راهآهن ایران در راستای انجام این مهم، گامهای جدی برنداشتهاند. هم اینک راهآهن میتواند با مراکز لجستیکی کویر یزد، قم، کاسپین و شهرک صنعتی کاوه ارتباط لجستیکی برقرار کند. گویا اخیراً راهآهن تفاهم نامهای را با شرکت خدمات دریایی و کارگزاری بندری تایدواتر خاورمیانه به امضاء رسانده تا برای خرید ناوگان ریلی و ساخت ترمینال غلات برای حمل کالاهای اساسی از دو بندر امام و شهید رجایی به مقصد آپرین، سرمایهگذاری به مبلغ 16 هزار میلیارد ریال را بنماید. شاید اختصاص تمامی منطقهی آپرین با آن وسعت و موقعیت عالی جغرافیایی فقط برای حمل غلات نقض غرض باشد. ولی با توجه به رها بودن آپرین طی چهار دههی اخیر، همین اقدام نیز به نوع خود گامی مثبت تلقی میگردد، به شرط اینکه انحصار کل آپرین به این شرکت واگذار نشده باشد .
موضوع مهم دیگر اینست که حملونقل ریلی هنوز در حال و هوای دههی 70 شمسی سیر میکند و فقط در قالب لجستیک طرف دوم قادر به فعالیت است. در حالی که راهآهنهای کشورهای پیشرفته در حال گذار از لجستیک طرف سوم به طرف چهارم هستند. مثلاٌ در حوزهی حمل مسافری، خدماتی چون هتلداری، پارکینگ نامحدود خودرو مسافرین، حمل از درب منزل تا ایستگاه (در مبدأ) و از ایستگاه تا مقصد نهایی، حمل بارهای همراه مسافر از طریق توشه از درب منزل و همچنین باربری در ایستگاهها، اجارهی خودرو در مقصد، انجام تورهای مسافرتی شامل کلیهی مراحل از رفت تا برگشت و بسیاری موارد دیگر را انجام میدهند. در حمل باری نیز خرده بار و بستههای پستی، انبارداری گسترده، خدمات حمل یکپارچه از خروجی محل تولید یا انبار تأمین کنندهی کالا در داخل یا خارج از کشور تا انبار گیرنده (از طریق به کارگیری کلیه شیوههای حمل لازم)، خدمات انجام مراحل مختلف تشریفات گمرکی و ترخیص کالا و بسیاری از موارد دیگر از جملهی آنها میباشد.
برخی از راهآهنها در کشورهای پیشرفته از محل درآمدهای جانبی تا 30 در صد کسر بودجه خود را تأمین میکنند. لازم به ذکر است که این گونه خدمات از طریق به خدمت گرفتن لجستیک طرف سوم برون سپاری میشوند، ولی با یکپارچهسازی خدمات مزبور، سطح اشغال قطارها بالا رفته و بر قیمت بلیتها در اکثر اوقات سال افزوده میشود. ضمن اینکه راهآهن با اجاره دادن اراضی خود کسب درآمد بسیار میکند.